روش های مشاوره مدیریت چیست
نوشته شده توسط : زیبای پنهان

آن را دوست داشته باشید یا از آن متنفر باشید، مشاوره مدیریت، حرفه ای جذاب و در عین حال سو mis تفاهم است. و در حالی که سازمان ها به دنبال راه های جدید برای بهینه سازی نیروی کار، حمایت از اهداف تجاری، افزایش درآمد، افزایش کارایی و کاهش هزینه ها هستند، تقاضا برای خدمات مشاوره حرفه ای فقط افزایش می یابد. با این حال، بسیاری از سازمان ها هنوز تعجب می کنند که مشاوران مدیریت واقعاً چه کاری انجام می دهند.

پاسخ ساده این است که آنها هوش و بینش قابل اعتمادی را که برای تصمیم گیری هوشمندانه لازم است کشف می کنند. برای انجام این کار، مشاوران مشتری مدار باید تکنیک های تحقیق علمی جامد را با برنامه های ابتکاری - و گاهاً آزمایشی - ترکیب کنند. بیایید نگاهی دقیق تر بیندازیم.

روشهای تحقیقاتی که توسط شرکت مشاوره مدیریت استفاده می شود. مشاوران مدیریت معمولاً دو رویکرد تحقیق را در پیش می گیرند:

کیفی (پدیدارشناختی)

برای جمع آوری داده های لازم، این روش از موارد زیر استفاده می کند:

  • مردم نگاری (مشاهده شرکت کنندگان)
  • مصاحبه (ساخت یافته، نیمه ساختاری و غیر ساختاری)
  • کار زمینی (بررسی اسناد و گزارش های موجود).

2. کمی (تجربی)

برای جمع آوری داده های لازم، این روش از موارد زیر استفاده می کند:

  • نظرسنجی و پرسشنامه
  • آزمایشات (به عنوان مثال، طراحی نیمه آزمایشی)
  • مدل سازی فرآیند تجارت و شبیه سازی برای مدل سازی داده ها، شرکت ها و عملیات آنها.

در حقیقت، با توجه بیشتر شرکتها به ارائه نتایج مشخص از طریق سیستمها و فرآیندهای بهبود یافته، مشاوران مدیریت باید رویکردهای معرفت شناختی را به کار گیرند و از ترکیبی از روشهای تحقیق استفاده کنند.

یک سه گانه متعارف: مدل های استراتژیک، تاکتیکی و عملیاتی

برای استفاده از یک رویکرد مبتنی بر Intel برای تحقیقات سازمانی، عملکرد یک مشاور باید دقیق، مبتنی بر روش و مبتنی بر شواهد باشد. از طرف دیگر، مشاور همچنین باید مراقب باشد که اجازه نمی دهد مدل های تحقیقاتی بیش از حد مکانیکی یا رباتیک شوند. در نتیجه، برای هر پروژه مشاوره جدید، مشاوران باید با یک ذهنیت تازه و بی طرفانه متناسب با شرایط منحصر به فرد هر مشتری، به مشکل نزدیک شوند. استفاده از سخنان تام واتسون در مقاله خود در مورد مربیگری در هافینگتون پست، مشاوره، اگرچه متفاوت از مربیگری است، "همچنین به اندازه مجموعه مهارت ها درباره ذهنیت است."

 

از آنجا که جزئیات هر روش مورد استفاده توسط مشاوران واقعاً ممکن نیست، بیایید بر سه نوع چارچوب تمرکز کنیم: استراتژیک، تاکتیکی و عملیاتی. (بسیاری از چارچوب ها برای متخصصان صنعت قابل دسترسی است. برای یک مدل منسجم از یادگیری استراتژیک که مبتنی بر تئوری و تحقیق از استراتژی، علوم شناختی و یادگیری بزرگسالان است، به تحقیق کیسی و گلدمن مراجعه کنید.)

مدل های استراتژیک (موقعیت سازمانی / آرزوهای برنده سازمانی) از تحقیق برای چارچوب موقعیت استراتژیک یک شرکت و پاسخ دادن به سوالات استراتژیک استفاده می کنند. به عنوان مثال، برای جمع آوری داده ها و بینش، مشاوران ممکن است از گفتگوی استراتژیک استفاده کنند.

این یک روش سیستماتیک است که برای تجزیه و تحلیل و اجرای استراتژی استفاده می شود و از سه مرحله (س strategicالات استراتژیک) و هفت مرحله تشکیل شده است. توجه به این نکته مهم است که برای رفتن از تدوین استراتژی به مرحله اجرا، برای هر مرحله باید تجزیه و تحلیل های مختلف عمیق انجام شود. در اینجا نگاهی به هر مرحله (تجزیه و تحلیل نماینده در براکت برای بررسی وجود دارد):

مرحله 1: زمین بازی چگونه است؟

1. چشم انداز استراتژیک (منحنی رشد Greiner)

تبلیغات

مرحله 2: کدام بازی را می خواهید بازی کنید؟

2. تجزیه و تحلیل خارج (تجزیه و تحلیل پنج نیروی صنعت Porter)

3. تجزیه و تحلیل درون (تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش Porter و تجزیه و تحلیل DuPont)

4. گزینه های استراتژیک (نقاط قوت، فرصت ها، آرزوها، تجزیه و تحلیل نتایج)

5. انتخاب استراتژیک (محاسبه ریسک / پاداش و تجزیه و تحلیل جذابیت بازار / جذابیت تجاری)

مرحله 3: چگونه یک بازی برنده را انجام می دهید؟

6. تدوین و برنامه ریزی (مدل هم ترازی استراتژیک هندرسون و ونكترامان)

7. اجرا و نظارت (کارت امتیاز متعادل)

مدل های تاکتیکی (طراحی / سازمانی) برای هدایت فرایندهای شرکت، منابع، قابلیت ها و استعدادها مورد استفاده قرار می گیرند. آنها همچنین هنگام تحقیق و مهندسی مجدد شرکتها به س criticalالات مهم "چگونه" می پردازند. برای مثال، بیایید مهندسی مجدد فرآیند کسب و کار (BPR) را بررسی کنیم. به طور خاص، با تعیین استراتژی، ممکن است بخواهید فرایندهای سازمانی را به طور انتقادی ارزیابی و دوباره طراحی اساسی کنید (بر اساس Hammer and Champy، 2006). یک پروژه BPR را می توان در چهار مرحله هدایت کرد:

مرحله 1: تعریف دامنه و تعیین اهداف (اهداف)

سیگنال های پاک شامل خصومت و ارتباطات زائد (جلسات و ایمیل های زیاد)

 

مرحله 2: فرآیند طراحی مجدد

اولویت ها شامل اقدامات کارایی، معیارهای موفقیت حیاتی و سطح خروجی است

تبلیغات

مرحله 3: مدیریت را تعیین کنید

اولویت ها شامل انتخاب مدیران است

روش های t، مدیریت عملکرد، ادامه یادگیری و توسعه، تعیین سیستم های پاداش

مرحله 4: اجرا و ادغام کنید

اولویت ها شامل هدایت ابتکار عمل تغییر به روش منضبط و تحکیم دستاوردها با ادامه حذف فرآیندهای سازمانی و سیاست هایی است که مانع تغییر می شوند و با ایجاد پروژه های جدید مرتبط با تغییر.

با اجرای موفقیت آمیز BPR، این شرکت ممکن است از مزایای محسوسی مانند بهبود چشمگیر کیفیت، کاهش قابل توجه هزینه ها و نیروی کار غیرمستقیم و افزایش چشمگیر درآمد برخوردار شود.

مدلهای عملیاتی (اجرا) برای استفاده موثرتر از فرآیندهای عملیاتی و اقدامات، کمک به بهبود و تحول سازمانها و اجرای روشهای بعدی در بکارگیریها به کار گرفته می شوند. نمونه مورد: چرخه Plan-Do-Study-Act (PDSA) (بر اساس Evans and Lindsay، 2017).

چرخه PDSA، که توسط W. Edwards Deming تبلیغ می شود، از چهار مرحله تشکیل شده است: برنامه ریزی، انجام، مطالعه و عمل. این یک روش ساده و قدرتمند برای توسعه، آزمایش و اجرای تغییرات در هر فرآیندی است که منجر به بهبود مستمر و یادگیری طولانی مدت سازمانی خواهد شد.

برنامه: هدف چالش برانگیزی برای بهبود ایجاد کرده و برنامه های عملیاتی برای دستیابی به هدف تدوین کنید. مشاوران باید وضعیت موجود را تجزیه و تحلیل کنند، فرآیند (ها) را توصیف کنند و امیدوار کننده ترین راه حل (ها) را انتخاب کنند.

انجام: با اجرای آزمایش های منضبط، طرح را به صورت آزمایشی اجرا کنید. با این کار مشاوران از تمام منابع استفاده نمی کنند اما چیزهای زیادی می آموزند.

مطالعه: نتایج آزمایش خود را برای بهبود بررسی کنید و آزمایشات بیشتری را که ممکن است لازم باشد شناسایی کنید.

عمل: در طی این مرحله، پیشرفت ها استاندارد می شوند و برنامه نهایی به عنوان یک بهترین روش فعلی اجرا می شود و در سراسر شرکت ابلاغ می شود. از آنجا که PDSA به معنای عدم رضایت هرگز از وضعیت موجود است، کل چرخه در یک فرایند تکراری برای شناسایی سایر فرصت های بهبود یا اقدامات بعدی دوباره شروع می شود.

گزاره اصلی در مورد PDSA این است که بهبود نتیجه استفاده از دانش است - دانش حاصل از یک فرایند یادگیری.

اگر نقش مشاور همانطور که بسیاری ادعا می کنند تأثیرگذار است، باید بتوانیم شایستگی آن را در ارزشهای بازار و واکنشهای اقتصادی مشاهده کنیم. در واقع، بیشتر مشتریانی که تبلیغ می کنند مشاوران مدیریت خود را استخدام کرده اند، افزایش ارزش بازار خود را تجربه می کنند. به طور خاص، تحقیق از دونالد برگ و پاتریک گیبونز (2011)، که 118 شرکت مشتری را تجزیه و تحلیل کرد، نشان داد که شرکت های مشتری که بالاترین سودآوری مالی را دارند، بیشترین رشد را از طریق برداشت از تئوری سیگنالینگ نشان می دهند.

 





:: بازدید از این مطلب : 139
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 30 ارديبهشت 1400 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: